عنوان فارسی : |
نمونه سوالات استخدامی کتاب تربیت چه چیز نیست، نویسنده: عبدالعظیم کریمی + پاسخنامه |
تعداد صفحه: 23 صفحه | فرمت فایل: pdf (پی دی اف) |
تعداد سوال: 80 نمونه سوال پرتکرار به همراه پاسخنامه | قابلیت چاپ و پرینت: دارد |
پاسخنامه: دارد | نوع سوالات: چهار گزینه ای |
این پکیج شامل نمونه سوالات استخدامی کتاب تربیت چه چیز نیست، نویسنده: عبدالعظیم کریمی می باشد. تمامی نمونه سوالات دارای پاسخنامه بوده و در قالب فایل PDF تهیه گردیده اند. در صورت وجود هر گونه مشکل لطفا با بخش پشتیبانی به شماره 09360147484 تماس بگیرید. |
کتاب تربیت چه چیز نیست؟ میکوشد تا تصورات نادرست و بدفهمیها را در زمینه مفهوم و معنای این حوزه اصلاح کند. این اثر به معرفی و ترسیم پرورش یافتگی واقعی میپردازد ؛ شکلی از رشد که فارغ از دخالتها و اهداف ابزاری بزرگسالان، ریشه در اصالت و فطرت دوران کودکی دارد و با ذات هستی یگانه است.
این نوشتار به عنوان یکی از منابع کلیدی برای آمادگی در آزمون کیفیت بخشی وزارت آموزش و پرورش معرفی شده است. کتاب “تربیت چه چیز نیست؟” خطرات و پیامدهای منفی پرورش غیر اصیل را به مخاطبان گوشزد میکند و از والدین و دستاندرکاران امر پرورش دعوت مینماید تا به رویکردهای طبیعی، درونی و فطری بازگردند. این شیوه، کودکان را به سوی صلح، مهربانی و پذیرش تفاوتها رهنمون میشود و آنها را با دنیای کودکیشان آشتی میدهد.
این پکیج شامل نمونه سوالات استخدامی مربوط به کتاب تربیت چه چیز نیست، نویسنده: عبدالعظیم کریمی می باشد. پاسخ تمامی سوالات مشخص شده و در ادامه نیز تصویر مربوط به بخشی از سوالات قرار داده شده است:
“تربیت چه چیز نیست؟” با واکاوی جنبههایی که در حیطه پرورش قرار نمیگیرند، به دنبال شناساندن اعمال و دیدگاههایی است که به نادرست جایگزین آن شدهاند. نویسنده بیان میدارد که یکی از مهمترین موانع درک صحیح این فرآیند، نگریستن مکانیکی و ایستا به آن است. در این نگاه، متربی مانند مادهای قابل انعطاف در دست فرد پرورشدهنده فرض میشود یا درون او محفظهای تلقی میگردد که باید با دانستههای نسل قبل پر شود. مانع دیگر، تمرکز بر محصول و نگریستن کالایی به این فرآیند است؛ به این معنا که انتظار میرود فرد پرورشیافته در راستای برآورده ساختن نیازهای اقتصادی و سیاستهای جامعه به کار گرفته شود. همچنین، برخی این روند را صرفاً امری بیرونی، ظاهری و الصاقی میدانند که اقدامی عمدی و یکطرفه از سوی بزرگسالان برای تطبیق کودک با قواعد اجتماعی است. برداشت نادرست دیگر به هدف این فرآیند بازمیگردد؛ جایی که تصور میشود باید اهدافی از پیش تعیین شده برای هدایت متربی به سوی آنها تعیین گردد. در حالی که هدف این خودسازی در دل خود آن نهفته است و مربی باید خود را با ویژگیهای فطری و مقاصد طبیعی فردی که در حال شکوفایی استعدادهایش است، تطبیق دهد، نه اینکه او را با اهداف خود هماهنگ سازد. خطای ادراکی دیگر به روش پرورش مربوط میشود؛ جایی که عدهای گمان میکنند این جریان باید از طریق ادامه آموزشها، یاددهی و اطلاعات بیرونی شکل گیرد. حال آنکه این فرآیند امری اکتشافی است نه اکتسابی. به نظر نویسنده، برای نزدیک شدن به معنای واقعی و روشهای بنیادی این امر، گام نخست دوری از معانی کاذب و روشهای وارونهای است که در این زمینه به کار بسته میشوند. ایشان معتقد است که نبود تمایز روشن بین واژهها و مفاهیم مشابه در حوزه علوم مرتبط با پرورش، جایگاه و مفهوم درست آن را مبهم ساخته است.
این کتاب به تفاوت میان “پروراندن” و “بارآوردن” نیز اشاره دارد. “بارآوردن” به معنای ایجاد دگرگونیهای مشخص مدنظر دیگران است و در آن به طبیعت درونی فرد توجه نمیشود یا فرع بر خواستههای بیرونی است. اما “پروراندن”، ریشه در مایه های درونی فرد دارد و زمینهای برای نمایاندن تواناییهای او فراهم میآورد. همچنین، کتاب به دو نوع رویکرد در این حیطه میپردازد: رویکردهایی که مبتنی بر مقاصد از پیش تعیین شده هستند و انسان را به مثابه شیئی برای شکلدهی میبینند ، و رویکردهایی که بر واقعیت انسان و اقتضای فطری او تکیه دارند و به دنبال کشف مسیر رشد و استخراج اهداف از خود انسان هستند. پرورش، تغییر دادن و شکل دادن مصنوعی به طبیعت کودک نیست، بلکه آشکار ساختن و نمایان کردن آنچه به صورت فطری در او نهفته است. از دیدگاه این کتاب، عادت دادن نیز معادل پرورش نیست ، چرا که عادت، جنبه عقلانی و ارادی رفتار را تضعیف کرده و خلاقیت را از بین میبرد. کتاب بیان میدارد که این فرآیند، سرعت بخشیدن به مراحل رشد طبیعی نیست و آموزشهای سنتی ممکن است مانع آن شوند. شکل دادن شخصیت کودکان بر اساس قالبهای بیرونی، به استقلال و هویت آنها آسیب میزند. دخالت بیش از حد در امور کودک نیز میتواند حس مسئولیتپذیری را در او کاهش دهد. شکوفا کردن استعدادها به صورت منفعل نیز تعریف کاملی از پرورش نیست؛ بلکه این فرآیند باید بر فعالیت خود متربی در این زمینه تاکید داشته باشد. الگو دادن مستقیم نیز مانع الگوبرداری درونی و خودانگیخته میشود. برای رشد و خودیابی، مواجه کردن کودک با سختیها و محروم کردن او از امکانات آماده، سازنده است. نصیحت کردن و صرفاً بیان واقعیتها، به تنهایی این فرآیند را محقق نمیسازد. هدف این امر، ایجاد نیاز و کنجکاوی در فرد است، نه صرفاً پاسخ به نیازها. این فرآیند، نقش بازی کردن و تظاهر نیست و فرد پرورشدهنده باید خود به آن دست یافته باشد. پرورش، افزودن اطلاعات و ارائه مستقیم دانستهها نیست، بلکه کاستن و حذف کردن است. این امری اکتشافی و درونی است، نه اکتسابی و تحمیلی. رام کردن و مطیع ساختن کودک با پرورش انسانی آزاداندیش مغایر است. سازگار کردن کودک با محیط به صورت یکطرفه نیز به معنای پرورش نیست، بلکه تعاملی دوجانبه میان فرد و محیط است. در نهایت، کتاب با قاطعیت بیان میکند که در بسیاری از جنبهها، آنچه نباید انجام داد و چگونگی پرهیز از دخالتهای نادرست، اهمیتی بیشتر از بایدها و چگونگی انجام دادن دارد. گاهی، هیچ اقدامی نکردن در مسیری که منجر به آسیب میشود، کمک بیشتری به جریان رشد طبیعی خواهد کرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.